بازگشت کاربر: سنگ بنای موفقیت در اقتصاد دیجیتال

در مدل اقتصادی پلتفرم‌ها، مهم‌ترین متریک ریتِنشن است: اینکه کاربران بازگردند و باقی بمانند. وقتی هزینه افزودن کاربر جدید ناچیز است، پلتفرمی که تعامل مداوم ایجاد کند می‌تواند پایه‌ای برای خدمات گسترده‌تر باشد.

نمونه کلاسیک این تحول، WeChat در چین است که از پیام‌رسان ساده به بستر پرداخت، خرید، خدمات شهری و … تبدیل شد.

چت‌بات یا شبکه اجتماعی؟ مسیر متفاوت OpenAI

در حالی که برخی مانند ایلان ماسک در پی ساخت سوپر اپ از دل توییتر هستند، OpenAI با مسیر دیگری وارد شده است: ChatGPT می‌تواند نه فقط تعامل، بلکه داده‌های عمیق رفتاری و تصمیم‌گیری را از کاربران ثبت کند.

وقتی شما از چت‌بات بخواهید سفری ارزان برنامه‌ریزی کند، اطلاعاتی درباره بودجه، علاقه‌ها و سبک تصمیم‌گیری شما استخراج می‌شود — داده‌هایی که ارزش بیشتری دارند نسبت به تراکنش ساده.

چرا این بار شانس موفقیت بیشتر است؟

  • داده‌های شناختی و قصدی: داده‌ای فراتر از تراکنش معمولی.
  • امکان خرید در چت: شروع با Etsy، سپس Shopify.
  • بستر توسعه افقی: از گفتگو به خدمات مالی، سرگرمی، محتوا و بیشتر.

شرکت‌هایی مثل متا، گوگل و اپل تلاش کردند، اما نه تعامل دائمی داشتند و نه توانستند زمینه لازم را فراهم کنند.

تهدید پنهان: قدرت فراتر از دولت‌ها

وقتی چند ابرپلتفرم بزرگ همه داده‌ها را در اختیار بگیرند، مرزهای بین صنایع کمرنگ می‌شود و این پلتفرم‌ها ممکن است از دولت‌ها قدرتمندتر شوند.

آن‌ها به سهامداران‌شان پاسخگو هستند، نه به شهروندان، و مقابله با قدرتشان دشوار خواهد بود. این چالشی بزرگ برای دموکراسی و آزادی فردی است.

جمع‌بندی

قابلیت خرید داخلی ChatGPT می‌تواند نقطه عطفی در تبدیل آن به سوپر اپ غربی باشد. این تحول اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی ممکن است ساختار قدرت در دنیای دیجیتال را تغییر دهد و سوالات جدی درباره کنترل، آزادی و آینده تعامل انسان و هوش مصنوعی به میان بیاورد.